برنامه ریزی محلی 1
تمرکززدایی و واگذاری امور به سطوح محلی و خرد و حرکت به سمت یک نظام خودگردان برنامهریزی و مدیریت محله مشخصههای عمده در رویکرد برنامهریزی محله ای است. به عنوان مثال در کشور ما شکلگیری شوراهای شهر و روستا گام اول حرکت از یک نظام متمرکز به نظام خودگردان برنامهریزی و مدیریت شهری بوده و توجه به شوراهای محلهای میتواند به عنوان حلقه واسط و مکمل شوراهای شهر به منظور تحقق کامل و حرکت در جهت تمرکززدایی نظام کلان برنامهریزی و مدیریت باشد. از طرف دیگر رویکرد برنامهریزی محله ای در مدیریت شهری نیازمند یک ساختار نهادی مردم سالار، مشارکتی و از پایین به بالا است و در ساختارها ی آمرانه و دموکراتیک تحقق کامل آن عملی نخواهد بود.
به عنوان مثال نهادهای مشارکتی (مانند شوراهای شهری و محلهای) ماهیتی مردمسالارانه (دموکراتیک) دارند و چارچوب تصمیمگیری در آنها از پایین به بالاست و در نتیجه مبتنی بر شفافیت، پاسخگویی و عدم دخالت مردم در تصمیمگیریهاست؛ اما در مقابل ماهیت شهرداریها در کشور در وضعیت فعلی کاملاً دیوانسالارانه (بوروکراتیک)، آمرانه و از بالا به پایین است و در نتیجه غیرشفاف و غیرپاسخگو است.
بنابراین پذیرش الگوی برنامهریزی محله ای باید متناسب با ساختار و الزامات سازمانی بوده و این امر نیازمند تغییر و تحول در سازمان، ساختار و تشکیلات مجموعه شهرداریها ودیگر متولیان مدیریت شهری برای اتخاذ الگوی مدیریت محلی است.همچنین علیرغم سیاست مبنایی شهرداری در خصوص موضوع محله محوری حذف عناصر محلهای از سطح شهر و کمرنگ شدن این عناصر در ساختار محلهای یکی از آسیبهای جدی است که می تواند با سیاست محله محوری در تناقض باشد .